-
برای تو
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 12:28
این وبلاگم را به خاطر تو و به تو هدیه می کنم. توئی که خاطرات من را آشنایی. گرچه نمی شناسمت به اسم اما می دانم که غریبه نیستی . با عشقها و نفرتهایم هم آشنایی. از دوستاشتن هایم که دیگران از آن غریبه اند تو آشنایی. تو می دانی در پس این نگفتن های من رازها و رمزهایی است. پانتومیم خاطرات را با تو بازی میکنم چون تو هم بازی...
-
for you janu
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 12:11
نمی دانم... نمی دانم چه بگویم؟! هر گاه که یادت در آغوش لحظه هایم به رقص در می آید، قلبم با لهجه ی شیرین سکوت، فقط تو را می خواند. تو را می خواهم با تمام قلب و روحم! تو را که از من با من مهربانتری. تو را که در چارچوب نگاهت مهربانی قاب شده است و با هر لبخندت، هزاران پروانه ی شوق در دلم به پرواز در می آیند. با من چه...
-
khaili dostt daram azizam
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 09:57
در این هستی غم انگیز وقتی حتی روشن کردن یک چراغ ساده ی « دوستت دارم» کام زندگی را تلخ می کند وقتی شنیدن دقیقه ای صدای بهشتی ات زندگی را تا مرزهای دوزخ می لغزاند دیگر – نازنین من – چه جای اندوه چه جای اگر... چه جای کاش... و من – این حرف آخر نیست – به ارتفاع ابدیت دوستت دارم حتی اگر به رسم پرهیزکاری های صوفیانه از لذت...